من خیلی موجود ناراحتکننده ای شده ام. یا نبودم ولی همین ثانیه که شروع کردم و این جمله را گفتم خودم را دستی دستی ممه های مهستی، نمیدانم چرا این را گفتم. مرا ببخشینم. میخواستم بگویم یا ناراحتکننده ام آلردی یا این حرف که دارم میگویم ناراحتکننده ام مرا ناراحتکننده میکند. ناراحتکننده بودن بد است. همانطور که ناراحتنکننده بودن خوب است. من این اواخر خیلی خوشحال بودم اما حس میکنم امشب کله ام به پاهای اسکارلت جوهانسن خورد. البته در حالت عادی کله تان به پاهای اسکارلت جوهانسن بخورد باید خوشحال بشوید؛ ولی فعلن میبینید که ناراحت شده ام و هیچ غلطی نمیتوانید بکنید.
صورتم کثیف است. جق زده ام و روین میکآپ شده ام. خیلی سکسی شده ام. ولی صورتم کثیف است. یعنی میدانید اصلن ربطی به جق نداشت و صورتم آلردی کثیف بود. و کثیف است، و دلم میخواهد بشورمش ولی صابان صورتم آن روز افتاد تو دستشویی و صابان جدیده صابان داو است و صابان داو بلد نیست آدم را تمیز کند. عرضه ی همین یک کار را هم ندارد. صابان داو خیلی به رطوبت و نرم بودن پوست اهمیت میدهد. آنقدر اهمیت میدهد که پاکیزگی را یادش میرود. باید یکمی سنگ پا رنده کنم و روی صابان داوم بریزم تا متعادل شود. الآن که داشتم به کلمه ی صابان فکر میکردم به اینجا رسیدم که صاحب را اگر تخمی بگویی میشود صاب، و ساب به انگلیسی معنایی مخالف و متضاد صاحب دارد، و اینها همه توطئه های آمریکا است، و اعراب به ما یاد دادند به جای گوروژ گپیر بگوییم کوروش کبیر.
گشنه ام است. چند روزی است نهار نخورده ام چون بداخلاق هستم. صبحها هم دیر پامیشوم و تا حمام بروم و اینها ساعت شده است دوی بعد ا ظهر. و دوی بعد ا ظهر که خانواده میخواهند نهار بخورند من بداخلاق هستم و میگویم همین الآن صبحانه خورده ام و میخواهم ورزش کنم. و در را میبندم و ورزش میکنم. ورزش یعنی یوگا. یوگا خیلی ورزش قشنگی است، ورزش است؟، و به من آرامش میدهد. معمولاًها آخرش یک حرکت دارد به اسم شباسنا یا کرپس پُز که مثل لباس لَخت روی زمین ولو میشوی و آرام میگیری و در آن دو سه دقیقه ای که آن حرکت را انجام میدهم آنقدر آرام هستم که ویشکا آسایش نام وسط من است. آهان گشنه بودن را برای این گفتم که نگار آن روز به من یک رنگارنگ داد و آنقدر این کارش گوگولی بود که هنوز دلم نیامده آن رنگارنگرا بخورم و گذاشته امش کنار بالشم و شبها نگاهش میکنم و بویش میکنم تا بخوابم. نگار خیلی کیوت است💖
من اتاقم خیلی کوچیک است و خودم خیلی دراز است و یوگا خیلی سخت است وقتی همه ی اینها را با هم داری. وقتی یوگا میکنم نگار میگوید چه خنده داری و اینکه بهم میگوید خنده داری خیلی خنده داری است و ذوق میکنم. و واقعن هم خنده دار است چون خیلی دراز هستم و نمیشود. و غیر دراز بودن دیگر نمیفهمم چرا همه ی دم و بازدم ها را برعکس انجام میدهم. بعد مثلن یک حالتی دارد که زانوهایتان باید خم باشد و سینه هایتان را تکیه دهید زانوهایتان و دستهایتان هم کاملن کشیده باید روی تشک باشد، و من آنقدر دراز هستم که نمیشود همه ی اینها. کلن آنقدر دراز هستم که موقع نصفشان همیشه یک جایم که باید صاف باشد خم است. یا مثلن میگوید به شکم دراز بکشید و دستها و پاهایتان را عقب بکشید و روی هوا بیاورید و من که آلردی نصف هیکلم توی اتاق مچاله شده است و روی هوا است نمیدانم چیکار کنم. و اپلیکیشنی هم که استفاده میکنم اولش یک قابلیتی داشت که فیلمی که پخش میشد را میتوانستی شکل آینه کنی و ا روز بعد آن قابلیتش پولی شد و حالا همه ی چپ و راست هایم را هم مثل دم و بازدمم برعکس انجام میدهم. بعد دختره ای که یاد میدهد خیلی کوچیک است و من در کنارش چانیول هستم. آنقدر کوچیک است که برای ا ته تشک رفتن تا سر تشک رفتن باید اسنپ بگیرد اهه اهه. حالا من وقتی میگوید دستهایتان را کامل باز کنید و بچرخید و خودم گنده هستم و اینورم کمد است و آنورم مبل و اَنورم دیوار:
موهای نگار خیلی خوشکل و نرمالوان و کاش جای بالشش بودم تا میتوانستم نازشان کنم. و با این خبر ناراحتکننده که نمیتوانم نازشان کنم این پست به پایان میرسد و من میروم جنده شوم و گیه کنم. گی ها وقتی ناراحت میشوند گیه میکنند.